سربازامام زمان(عج)
سربازامام زمان(عج)

سربازامام زمان(عج)

لعنت خدا بر یزید قاتل امام حسین(ع)حجت و ولی خدا

لعنت خدا بر یزید قاتل   امام حسین(ع)حجت و ولی خدا


نمونه هایی از انحطاط اخلاقی یزید لعنت الله علیه

شراب خواری یزید:

یکی از نوشیدنی های حرام و نجس در شریعت اسلامی مایعی است که از جوشاندن آب انگور و خرما و غیر آن گرفته می شود که با آشامیدن آن حالتی غیر طبیعی و از خود بی خود شدن به انسان دست می دهد، خداوند متعال در کتاب شریفش قرآن، این مایع را تحت عنوان شرب خمر حرام فرموده است.

یَسْـئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَآ إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمهمَآ أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا البقرة (2)، آیه 219.

در باره شراب و قمار، از تو می پرسند، بگو: «در آن دو،گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است، ولی گناهشان از سودشان بزرگتر است.»

یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالاَْنصَابُ وَالاَْزْلَـمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَـنِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَالمائدة (5)، آیه 90.

ای کسانی که ایمان آورده اید، شراب و قمار و بت ها و تیرهای قرعه پلیدند و از عمل شیطانند. پس، از آنها دوری گزینید، باشد که رستگار شوید.

إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَـنُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَ وَةَ وَالْبَغْضَآءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَعَنِ الصَّلَوةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ المائدة (5)، آیه 91.

همانا شیطان می خواهد با شراب و قمار، میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. پس آیا شما دست برمی دارید؟

و رهبران دینی نیز با این مایع نجس به شدّت بر خورد کرده و سخت ترین رفتارها را با مبتلایان به مسکرات داشته اند که سخنانشان در این ارتباط بهترین شاهد بر موضعگیری آنان است.

رسول گرامی صلی الله علیه و آله در سخنی جامع انزجار و نفرتش را با نفرین بر همه عوامل تشکیل دهنده و سازنده آن از لحظه کاشت تا آخرین مراحل توزیع و مصرف اعلام می کند و می فرماید:

لعن اللّه الخمر وشاربها وساقیها وبائعها ومبتاعها وعاصرها ومعتصرها وحاملها والمحمولة إلیه وآکل ثمنها

(ترجمه با استفاده از متن قبل)

سنن أبی داود، ج 3، ص324، ح 3674 ـ المستدرک علی الصحیحین، ج 2، ص 37، ح 2235.

و مؤمنان راستین نیز از افراد مبتلا به این نوشیدنی شیطانی متنفّر و در فرهنگ امّت اسلامی چنین افرادی بی دین و گردنکش در برابر حکم خدا تلقی می شوند.

ولی شخصیّت مورد بحث ما در این تحقیق از کسانی است که وقایع نگاران حتی از ثبت رفتار ناپسند وی از نوجوانی تا لحظه مرگ چشم پوشی نکرده و نوشته اند که آلوده به می و شراب بوده است.

شراب خواری یزید از طفولیت:

ابن کثیر و دیگران این روایت را ذکر کرده اند:

کان یزید بن معاویة فی حداثته صاحب شرب.

یزید بن معاویعه از کودکی اهل شرب خمر بود.

البدایة والنهایة، ج 8، ص228 ـ تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج 65، ص 403

شراب خواری یزید در شهر مدینه و در ملاء عام:

در دوران خلافت پدرش و در سفر حجّ و پس از مراجعه به شهر مقدّس مدینه و در کنار حرم و خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله دست از دهن کجی به شریعت اسلام بر نداشت و در حضور مردم بر سفره اش شراب گذاشت و فقط زمانی که خبر دار می شود که ابن عباس و حسین بن علی قصد ورود به خانه او را دارند دستور می دهد تا شراب را بردارند.

عمر بن شیبة قال: لمّا حجّ الناس فی خلافة معاویة جلس یزید بالمدینة علی شراب، فاستأذن علیه ابن عبّاس والحسین بن علیّ، فأمر بشرابه فرفع.

(ترجمه قبل از متن آمده است)

تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج 65، ص 406.

آلودگی یزید به شرب خمر آن چنان واضح و آشکار بود که حتّی در حضور گروه هایی که از شهرهای دور و نزدیک به دیدنش می آمدند دست بردار نبود و در برابر نگاه دیگران با جرأت آن را می نوشید.

سند ذیل گواهی است گویا که دقّت در آن هر مسلمانی را به تعجّب وا می دارد.

بعث (عثمان بن محمّد بن أبی سفیان، والی مدینة) إلی یزید منها وفداً فیهم عبد اللّه بن حنظلة الغسیل الأنصاری، وعبد اللّه بن أبی عمرو بن حفص بن المغیرة الحضرمی، والمنذر بن الزبیر، ورجال کثیر من أشراف أهل المدینة، فقدموا علی یزید، فأکرمهم وأحسن إلیهم، وعظّم جوائزهم، ثمّ انصرفوا راجعین إلی المدینة، إلاّ المنذر بن الزبیر، فإنّه سار إلی صاحبه عبید اللّه بن زیاد بالبصرة، وکان یزید قد أجازه بمائة ألف نظیر أصحابه من أولئک الوفد، ولمّا رجع وفد المدینة إلیها، أظهروا شتم یزید، وعیبه، وقالوا: قدمنا من عند رجل لیس له دین، یشرب الخمر، وتعزف عنده القینات بالمعازف.

وإنّا نشهدکم أنّا قد خلعناه، فتابعهم الناس علی خلعه، وبایعوا عبد اللّه بن حنظلة الغسیل علی الموت.

گروهی به نمایندگی مردم مدینه که از اشراف و بزرگان بودند از جمله فرزند شهید جنگ أُحُد عبد اللّه بن حنظله غسیل الملائکه وارد شهر شام شدند و به دیدار یزید رفتند، یزید به آنان احترام فراوانی گذاشت و هدایای بزرگی به آنان داد، ولی آنان پس از بازگشت به مدینه از یزید به بدی یاد کردند و عیب هایش را برای مردم بازگو می کردند، از جمله می گفتند: از نزد کسی آمده ایم که دین ندارد، شراب می نوشد، ونوازنده ها در حضورش به نواختن و رقص می پردازند، شاهد باشید که ما او را از خلافت عزل کردیم.

مردم مدینه عزل یزید از حکومت را تأیید و با عبد اللّه بن حنظله تا پای مرگ بیعت کردند.

البدایة والنهایة، ج 8، ص 235 و 236 ـ الکامل، ابن أثیر، ج 4، ص103 ـ تاریخ طبری، ج 7، ص4.

علاقه یزید به شراب به قدری بود که دستور می داد تا بهترین ها را برایش آماده کنند ذهبی از زیاد حارثی نقل می کند:

سقانی یزید شراباً ما ذقت مثله، فقلت: یا أمیر المؤمنین لم أُسلسل مثل هذا، قال: هذا رمّان حُلوان، بعسل اصبهان، بسکّر الأهواز، بزبیب الطائف، بماء بَرَدی.

شرابی را یزید به من نوشانید که هیچ وقت مانند آن را نخورده بودم، گفتم چنین شرابی تا کنون نخورده ام، گفت: از انار حُلوان و عسل اصفهان و شکر اهواز و کشمش طائف و آب بردی تهیّه شده است.

سیر أعلام النبلاء، ج 4، ص37.

حکم فقهی شراب خوار در مذاهب اسلامی:

تمام مذاهب اسلامی با استناد به نصّ قرآن همه انواع مسکرات را نجس و حرام می دانند و شراب خور را فاسق و کسی که آن را حلال بداند کافر دانسته اند.

محی الدین نووی در کتاب روضة الطالبین، باب حدّ شارب الخمر می گوید:

شرب الخمر من کبائر المحرّمات....ویفسق شاربه، ویلزمه الحدّ، ومن استحلّه کفر...

ابن نجیم مصری شراب خوار را از عدالت ساقط و کسی که آن را حلال بداند کافر می شمرد.

روضة الطالبین، ج 7، ص374.

یکفّر مستحلّها، و سقوط العدالة إنّما هو سبب شربها.

کسی که خمر را حلال بداند کافر به شمار آمده و در صورت شرب آن، از عدالت ساقط می گردد.

البحر الرائق، ج 7، ص 147.

آیا پسر معاویه (یزید) پس از اثبات شراب خواری اش، شایستگی مسند نشینی پیامبر اعظم اسلام را دارا بود؟

آیا فسق و دوری از صفت عدالت برای محکومیّت وی کافی نیست؟

یزید تارک نماز، شارب خمر، متجاوز به مادر، دختر و خواهر:

عبدالله فرزند حنظله غسیل الملائکه برداشت خود را بعد از دیدار با یزید این گونه بیان می دارد:

یاقوم! فواللّه ما خرجنا علی یزید حتّی خفنا أن نرمی بالحجارة من السماء، أنّه رجل ینکح أمهات الأولاد،والبنات، والأخوات، ویشرب الخمر، ویدع الصلاة.

به خدا قسم از نزد یزید بیرون نیامدیم مگر این که ترسیدیم سنگ از آسمان بر سر ما بریزد، زیرا او کسی است که در امر زناشویی حریم شرع را رعایت نمی کند، شراب می نوشد و نماز نمی خواند.

الطبقات الکبری، ابن سعد، ج 5، ص 66 ـ تاریخ مدینه دمشق، ج 27، ص 429 ـ الکامل، ج 3، ص310 ـ تاریخ الخلفاء، ص 165.

یزید شراب خوار، بوزینه باز، فاسق و ابنه ای:

جاحظ از علمای بزرگ اهل سنت با عبارتی شبیه به متن فوق می گوید:

ثم ولی یزید بن معاویة یزید الخمور ویزید القرود ویزید الفهود الفاسق فی بطنه المأبون فی فرجه... واما بنو أمیة ففرقه ضلالة وبطشهم بطش جبریة یأخذون بالظنة ویقضون بالهوی ویقتلون علی الغضب

آن گاه یزید بن معاویه به خلافت رسید؛ همان یزید شراب خوار و بوزینه باز و پلنگ باز و فاسقی که به بیماری ابنه مبتلا بود... و بنی أمیه فرقه ای گمراه بودند که سیره و روشی جبرگرایانه داشتند که به مجرد ظن و گمان، دیگران را دستگیر می کردند و از روی هوی و هوس حکم می کردند و از روی غضب می کشتند.

البیان والتبیین، جاحظ(255)، ج 1، ص 276.

یزید شراب خوار و فاجر و زن باز و بوزینه باز و سگ باز و ولگرد:

هم چنین بلاذری در کتاب خود این گونه نقل می کند:

قال الواقدی وغیره فی روایتهم: لما قتل عبد الله بن الزبیر أخاه عمرو بن الزبیر خطب الناس فذکر یزید بن معاویة فقال: یزید الخمور، ویزید الفجور، ویزید الفهور ویزید القرود، ویزید الکلاب، ویزید النشوات، ویزید الفلوات، ثم دعا الناس إلی اظهار خلعه وجهاده، وکتب علی أهل المدینة بذلک

واقدی و غیر او روایت کرده اند: هنگامی که عبد الله بن زبیر به قتل رسید، برادرش عمرو بن زبیر برای مردم خطبه خواند و از یزید بن معاویه این گونه یاد کرد: یزید شراب خوار و فاجر و زن باز و بوزینه باز و سگ باز و اهل ولگردی در دشت و بیابان هاست. سپس از مردم خواست که او را از خلافت کنار کنند و برای مردم مدینه حکم جهاد فرستاد.

انساب الاشراف، بلاذری (279)، ج 2، ص 191.

حاضرین به غایبین خبر دهند، خلیفه مأبون یعنی یزید:

ذهبی و برخی دیگر از بزرگان اهل سنت در باره یزید این گونه آورده اند:

خطبهم عبد الملک بمکة لما حج، فحدث أبو عاصم، عن ابن جریج، عن أبیه قال: خطبنا عبد الملک بن مروان بمکة، ثم قال: اما بعد، فإنه کان من قبلی من الخلفاء یأکلون من هذا المال ویؤکلون، وإنی والله لا أداوی أدواء هذه الأمة إلا بالسیف، ولست بالخلیفة المستضعف یعنی عثمان ولا الخلیفة المداهن یعنی معاویة ولا الخلیفة المأبون یعنی یزید وإنما نحتمل لکم ما لم یکن عقد رایة. أو وثوب علی منبر، هذا عمرو بن سعید حقه حقه وقرابته قرابته، قال برأسه هکذا، فقلنا بسیفنا هکذا، ألا فلیبلغ الشاهد الغائب.

عبد الملک در مکه به هنگام حج برای مردم خطبه ای خواند و در آن برای مردم این گونه سخن گفت: اما بعد، ای مردم! کسانی که قبل از من به خلافت رسیدند هم خود مال مردم را خوردند و هم به دیگران دادند تا بخورند، به خدا سوگند! مشکلات این امت را مداوا نخواهم کرد مگر با شمشیر؛ چرا که من مانند: عثمان خلیفه ای مستضعف و مفلوک نیستم. و نیز خلیفه ای سهل گیر و مسامحه گر هم چون معاویه نیستم. و خلیفه ای أبنه ای هم چون یزید نیستم. شما را تا زمانی تحمل می کنم که رایت و حکومت و منبر و تخت و تاجم در خطر نباشد. و ما نسبت به عمرو بن سعید با تمام قرابت و حقی که داشت این گونه کردیم و او با سرش این چنین کرد و ما نیز با شمشیرمان این چنین می کنیم. این خبر را حاضرین به غائبین برسانند.

تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 5، ص 325 ـ تاریخ مدینة دمشق، ج 37، ص 135ـ البیان والتبیین، جاحظ(255)، ج 1، ص 334.

ناصبی بودن یزید:

ذهبی، یزید را ناصبی یعنی دشمن اهل بیت علیهم السلام شمرده و در باره او گفته است:

وکان ناصبیا فظا غلیظا جلفا یتناول المسکر ویفعل المنکر

یزید شخصی ناصبی و تند خو و سبک (جلف) بود و شراب می نوشید و اعمال منکر انجام می داد.

سیر أعلام النبلاء، ج 4، ص37.

یزید بی توجّه و تارک نماز:

نماز در فرهنگ دین یعنی نماد خدا پرستی و ایمان، که دینداری و مسلمانی بدون آن مفهوم پیدا نمی کند، و البتّه این برداشت از جهاتی هم درست است، زیرا عبادت در قالب یکی از مظاهر آن که همان نماز باشد اوج بندگی و کوچکی انسان است در برابر خدا، بنا بر این جامعه مذهبی افرادی را که نسبت به این واجب بندگی کوتاهی می کنند نمی تواند اسم و رسم مسلمانی را به آنان ببخشد.

شخصیّت مورد بحث ما نه تنها نسبت به شراب، بلکه نسبت به مهمترین واجب دینی یعنی نماز نیز بی اعتنا بوده و گاهی می خوانده و گاهی نمی خوانده است. و به تعبیری کاهل الصلاه بوده است.

وقد کان یزید... فیه أیضاً إقبال علی الشهوات، وترک بعض الصلاة فی بعض الأوقات.

ترجمه قبل از متن آمده است.

البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج 8، ص 252.

یزید شخصیتی بود که نمی توانست بر شهوت خود غالب گردد و آن را کنترل کند. با روی خوش از مجالس شهوت و انواع آن استقبال می کرد، از بزرگ ترین واجب خدا یعنی نماز طفره می رفت و از تارکان آن بود، همان ها که رسول گرامی در باره آنان فرموده است:

سلّموا علی الیهود والنصاری ولاتسلّموا علی یهود أمّتی، قیل: ومن یهود أمّتک قال: تارک الصلاة.

بر یهودیان و مسیحیان سلام کنید اما بر یهودیان أمّت من سلام نکنید، سؤال شد: یهودیان أمّت شما کیانند؟ فرمود: آنان که نماز را ترک کنند.

کشف الخفاء، ج 1، ص 455، رقم 1484.

لاأُبالی گری محض با عنوان خلیفه پیامبر:

عیّاشی های جوان مسند نشین و لاأُبالی گری او مردم مدینه ـ شهری که پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله ده سال از دوران حسّاس بعثت را در آن گذراند، و شریعتش را در همان شهر تبیین و تکمیل نمود ـ را وادار به شورش علیه وی کرد ـ که در جای خودش به علل و حوادث آن اشاره خواهیم کرد ـ گروه اعزامی به پایتخت پس از دیدار با خلیفه و با این که هدایای با ارزشی گرفته بودند لب به توبیخ وی گشودند، منذر بن زبیر که صد هزار درهم پاداش گرفته بود به مردم مدینه گفت:

إنّ یزید واللّه لقد أجازنی بمائة ألف درهم وإنّه لایمنعنی ما صنع إلیّ أن أخبرکم خبره وأصدّقکم عنه، واللّه إنّه لیشرب الخمر، وأنّه لیسکر حتّی یدع الصلاة. وعابه بمثل ما عابه به أصحابه الذین کانوا معه وأشدّ.

یزید اگر چه صد هزار درهم به من هدیه داده است ولی این هدیه نمی تواند از بازگویی حقایق مانع شود، به خدا سوگند یزید شراب می نوشد و آن قدر در حال مستی به سر می برد که نماز را ترک می کند. سپس دیگران هم همانند او، بلکه شدیدتر از بدی های یزید گفتند و او را سرزنش کردند.

تاریخ طبری، ج 4، ص 369 ـ تاریخ ابن اثیر، ج 4، ص40 و 41 ـ تاریخ ابن کثیر، ج 8، ص216 ـ العقد الفرید، ج 4، ص 388.

یکی دیگر از همین افراد می گوید:

قال عبد الله بن أبی عمرو بن حفص بن المغیرة المخزومی... إنّی لأقول هذا وقد وصلنی وأحسن جائزتی، ولکنّ عدوّ اللّه سِکّیر خِمّیر.

جوایز ارزنده یزید مانع از گفتن حقایق نمی شود، من او را دشمن خدا که همیشه در حال مستی و شرب خمر است دیدم.

الأغانی، ج 1، ص34.


منبع=سایت موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=4917

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد